باورم کن!
عزیزم آفتابی باورم کن!
سراسر انقلابی! باورم کن!
جگر! در انتخاباتِ محبت
رییسی! انتخابی! باورم کن!
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۴/۲۷ ساعت توسط علی اديب
|
عزیزم آفتابی باورم کن!
سراسر انقلابی! باورم کن!
جگر! در انتخاباتِ محبت
رییسی! انتخابی! باورم کن!
ای زبانک!
بگذار آفتاب طلوع کند
**********
این روزها دوباره دلم تنگ، تنگ، تنگ!
بر سینه ام نهاده کسی سنگ، سنگ، سنگ!
امشب که خواب رفتم و دنیا سکوت کرد
ای بامداد! هیچ نزن زنگ، زنگ، زنگ!
بگذار! مرگ پنجره را بشکند سپس
"چاقو" زند به بستر من انگ، انگ، انگ!
فردا بیا که دَف شده ام زیر دستهات
هی بشنوی صدای مرا! دنگ، دنگ، دنگ!
دریای من، پرنده ای من، آفتابِ من!
فردا علی و تخت پر از رنگ، رنگ، رنگ!
(علی ادیب، ناروی)
02/07/2011